چگونگى فرایند تولید عسل بهوسیله زنبور
چگونگى فرایند تولید عسل بهوسیله زنبور
هر زنبور عسل که به صحرا مىرود تا مجدد به کندوى خود برگردد، زمان رفت و برگشت و جمعآورى محصول سه دقیقه طول مىکشد، در حالى که هر ساعت به طور متوسط 250 گل را مىمکد و از شیرۀ گل که در شهددان گل قرار گرفته مىمکد.
زنبورى که صبح براى مکیدن شهد گل مأموریت مىیابد، عصر همان روز به کار دیگر مشغول مىشود و یا اگر دو روز شیرۀ گل بمکد و ببرد، روز سوم پولن (گردهى گل) را مىبرد.
آنچه براى زنبور اهمیت دارد، پرورش گیاه موردعلاقه وى و وجود آن تا شعاع 3 کیلومترى کندو است، و این که آیا حلقۀ گل عمیق است و زبان زنبور به ته آن مىرسد یا نمىرسد. زنبور در بین راه مقدارى دیاستاز از نوع اینورتاز به داخل آن ترشح مىکند و مقدارى از آب شهد از کیسه، جذب بدنش مىشود. سپس به کندو رفته و شهد نارس را به داخل سلولهایش ریخته و هنگام شب از کندو خارج نمىشود. زنبور عسل شهد را مجدداً به داخل کیسۀ ذخیره خود برده و دوباره آنزیم دیاستاز را به آن مىافزاید و همچنین رطوبت آن را جذب مىکند. این عمل را آنقدر انجام مىدهد تا شهد کاملاً غلیظ شده و تبدیل به عسل رسیده گردد.
ملاحظهمىفرمایید تهیه عسل کار بسیار دشوارى است که هر زنبور در طول زندگىاش فقط 1 قاشق مرباخورى از آن تهیه مىکند. در نهایت زنبور براى تمیز ماندن عسل روى آن را با یک لایه موم مىپوشاند و موم عسل بر خلاف تصور بسیارى از مردم، مدفوع زنبور نیست.
کوهها جایگاه رفیع زنبوران
از آنجا که کوهها جاى مناسبى براى پرورش و فعالیت زنبور عسل است، زنبوران عسل بنا به فرمان پروردگار در کوهها خانهسازى مىکنند و شهرى به وجود مىآورند که هزاران سطح و یک منشور کثیرالوجه دارد.
آنگاه با نظمى شگرف به زندگى اجتماعى خود مىپردازند و از شیرۀ گلها، شهدى شیرین فراهم مىآورند.
بلند آسمان جایگاه زنبوران بلندپرواز
در فصل بهار که گلها فراوان و تولید عسل بسیار مىشود، هر روز هزاران زنبور جدید به دنیا مىآیند و خانهها از عسل و تخم زنبور پر مىشود، جمع کثیرى از زنبوران ناچار کندو را براى نوزادان و پرستاران مىگذارند و به دنبال ملکه به نقطهاى دیگرى مهاجرت مىکنند. ناگهان فضاى نیلگون آسمان در اثر حرکت
هزاران جفت بال مهاجر به ارتعاش در مىآید.
خواص عسل طبیعی و ترکیب آن با دارچین و زنجبیل برای چه بیماریهایی خوب است!
نقش گیاهان در تولید عسل
زنبوران مهاجر در راه خود به روى اولین درخت فرود مىآیند، و همگى همچون خوشۀ انگورى بزرگ اطراف ملکه اجتماع مىکنند.
آنگاه چند مأمور اکتشافى به اطراف مىفرستند تا جایى مناسب را براى سکونت پیدا کرده به آنجا کوچ کنند.
گاهى همان درخت جاى بسیار مناسبى خواهد بود که براى خانهسازى بلافاصله در همانجا شروع به خانهسازى مىکنند.
گاهى به موقع، پرورشدهندگان زنبور عسل از اجتماع آنها به روى شاخه درخت باخبر مىشوند، بلافاصله با لباس مخصوص به سراغ آنها مىروند و خوشۀ زنبور را آهسته از شاخه درخت جدا مىکنند و به کندوى مصنوعى مىآورند و زنبوران با مومى که تهیه مىسازند شروع به خانهسازى مىکنند.
شگفتىهاى حرکتى زنبورعسل در خانهسازى
در دو طرف شکم زنبور قطعات شفاف فلسمانند پدیدار مىگردد، این فلسها مومند و براى خانهسازى به کار مىروند.
به هنگام خانهسازى هرکدام بر دوش رفیق خود بالا مىروند و به وسیلۀ پاها، فلسها را مىگیرند و با آب دهان خمیر مىکنند و به سقف مىچسبانند. همین که فلسهاى این دسته از کارگران تمام شد کنار مىروند و دستهاى دیگر بناى آنها را دنبال مىکنند و همین طور دستۀ سوم و چهارم و... تا اینکه ساختمان آنها با مهندسى دقیق پایان مىپذیرد.
زنبوران عسل خانههاى خود را ششضلعى با شکل و حجم و اندازه یکسان بنا مىکنند.
به طورى که در بناى آنها حداکثر صرفهجویى در مصالح و حد اعلاى استحکام به کار رفته است.
در آن قسمت که محل ساختمان کارگران است، قطر آن را 15 اینچ قرار مىدهند و در نتیجه در هر دسىمتر مربع 857 خانه در مىآید.
و در آن قسمت که براى زنبوران نر خانهسازى مىکنند قطر آن را 14 اینچ مىگیرند بهطورىکه در هر دسىمتر مربع 350 خانه ساخته مىشود.
ثمرات، شکوفهها و گلهاى منشاء عسل
تعداد بسیارى از زنبوران کارگر مأمور شیرهکشى گلها و شکوفهها هستند وقتى یکى از آنها به منطقۀ پرگلى دست مىیابد به کندو بر مىگردد و سایر کارگران را خبر مىکند و ناگهان همگى به سوى گلها سرازیر مىگردند. و به نوشیدن شهد گلها مىپردازند و آنگاه به سوى کندو باز مىگردند.
و چون به کندو رسیدند شیرههایى را که مکیدهاند به باربران تحویل مىدهند تا مأمورین باربر آنها را در بدن خود تبدیل به عسل کامل کنند و سپس آنها را در انبارها جاى دهند.
کارگران پس از تحویل دادن شیرههاى خود دوباره به صحرا مىروند و این رفت و آمد مرتب ادامه دارد. دانشمندان با محاسبات خود دریافتهاند که: هر زنبور به اندازه دهبرابر وزنش عسل به کندو مىبرد و هر یک کیلو عسل نتیجۀ هشتادهزار مرتبه رفت و آمد یک زنبور است.
خداوند در شکم زنبور عسلساز؛ یک دستگاه کوچک شیمیایى قرار داده که در آن مقدار زیادى از ساکاروز شیرۀ عسلى به قندهاى سادهتر گلوکز و فروکتوز تبدیل مىشود و در ضمن شیره عسلى به عسل تحوّل مىیابد؛
عسلى به رنگهاى مختلف که داراى ترکیبات زیر است:
1 - آب 15 تا 25 درصد
2 - گلوکز 75 درصد
3 - پروتئین
4 - آنزیمها
5 - املاح معدنى (مانند پتاسیم، گوگرد، کلسیم، سدیم، فسفر، آهن، و...)
6 - ویتامینهاى مختلف
7 - مواد رنگى
8 - مخمّرها.
شربتهاى رنگارنگ طبیعى
آنگاه زنبور عسلساز به انبارهاى عسل مىرود و آنچه را که در اندرون ساخته شده و به صورت عسل درآورده در انبارها جاى مىدهد.
هر یک از انبارها که پر مىشود تعدادى از مأمورین تهویه بر بالاى آن به پرواز در مىآیند و با حرکت دادن سریع بالهاى خود آن را به عسل غلیظ تبدیل مىکنند و سپس عدهاى کارگر، با موم در انبار را مىبندند.
عسل داراى فواید و خواص درمانى بسیار است از جمله:
1 - هیچگاه فاسد نمىشود بلکه عسل ازبینبرندۀ میکربها است.
2 - در هضم غذا بسیار مؤثر است.
3 - به قلب نشاط مىبخشد.
4 - به حافظۀ انسان کمک مىکند.
5 - انسان را جوان نگه مىدارد.
6 - بیمارىهاى قلب، ریه، تنگى نفس، کبد، معده، اعصاب، کمبود خون، و همچنین امراض چشم، سرطان، مثانه، کلیه و نیز بیمارىهاى زنان را درمان مىکند.
زنبورهاى عسل به طور کلى دو محصول اصلى و سه مادهى فرعى به کندو مىآورند.
محصولهاى اصلى که توسط زنبور عسل به کندو آورده مىشود عبارتند از شیرهى گلها که از شهددان گل به دست مىآید و دیگرى گرده گلها (پولن1) عبارت است از گردههاى عموماً زرد رنگى که بر پرچمهاى گلها نشسته و زنبورها از آن به کندو مىآورند.
مواد فرعى دیگر صمغ نباتى است که براى گرفتن سوراخهاى کندو و بستن درزها و شکافها مصرف مىشود و همینطور آب و انواعى از نمکهاى معدنى.
شیرهى گلها تبدیل به عسل مىشود و «پولن» علاوه بر مومسازى در تغذیهى لاروها و ننفها مورد استفاده قرار مىگیرد.
در زنبور عسل سه عضو وجود دارد که وظیفهى اصلى حمل شیره و تشکیل عسل بر عهدهى آنهاست.
البته غیر از این سه عضو بقیهى قسمتهاى دستگاه گوارش زنبور هم در کار تولید عسل شرکت دارند ولى «دهان»، «حلق» و «معده» ى زنبور نقش اصلى تولید عسل را بر عهده دارد.
اگر منظور از حمل شیرهى گلها فقط رفع گرسنگى خود زنبورها باشد براى هر زنبور در روز حدود دو یا سه گل کافى است اما در یک روز خوب هر زنبور حدود دویست گل را مورد بهرهبردارى قرار مىدهد و به این وسیله بخشى از عسل کندو را تأمین مىنماید.
اصولاً کار زنبورها در رساندن شهد و پولن و... به کندو یک کار دستهجمعى است.
به این صورت که در روز اگر محلى باشد که در آن مقدار شهد یا پولن فراوان باشد، زنبورهاى عسلى که به آن نواحى دست یافتهاند پس از بازگشت با روشهاى مخصوصى سایر همنوعانشان را نیز آگاه مىسازند و به این ترتیب میزان کارآیى جمعى آنها افزایش مىیابد.
یکى از راههاى ارتباطى زنبوران عسل استفاده از نوعى مادهى شیمیایى مخصوص است. زنبورها با پخش کردن انواع مختلفى از این ماده در فضا همنوعان خود را از منظور خویش آگاه مىسازند و به این وسیله ارتباطات روزمرهى خود را انجام مىدهند.
نحوهى انتخاب گلهاى مورد نظر زنبورها هم تا حدى با آن چیزى که در ذهن ما وجود دارد متفاوت است.
یعنى این طور نیست که زنبورها به صرف خوشبو یا خوشرنگ بودن گلها به سوى آن جذب شوند. البته در مورد بعضى از گلها این موارد صدق مىکند اما به طور کلى زنبورها با استفاده از حس بویایى پیچیدهى خود به تشخیص دقیق گلهاى مناسب مىپردازند.
به طور مثال برخى گلهاى تزئینى باغچهها یا باغها که اندوختهى شهد زیادى ندارند زیاد مورد تردد زنبورها قرار نمىگیرند یا بر عکس بعضى گلهایى که ممکن است از نظر ما بىرنگ یا بدبو باشند به دلیل داشتن ذخیرهى شهد و پولن زیاد محل رفت و آمد مکرر زنبورها واقع مىشوند.
نحوهى خانهسازى زنبور عسل
پایان مهاجرت زنبورها به ندرت به نابودى ختم مىشود.
اغلب پیشاهنگان که مأموران اکتشاف هستند با یافتن مکان مناسب به ملکه و زنبوران دیگر اطلاع مىدهند که این مکان یا طبیعى است یا انسانى آن را تهیه کرده است. به هر حال زنبورها وارد مکان جدیدى که به عنوان کندو انتخاب نمودهاند، مىشوند.
کندویى که زنبورها براى لانه گزینى انتخاب کردهاند در حقیقت با تلاش خودشان «کندو» مىشود و گرنه در بدو ورود، کندوى آنها عبارت است از حفرهاى بدون موم و عسل. از اینرو زنبورها شروع به ساختن خانهى جدیدشان مىنمایند؛ آنها که زودتر به سقف رسیدند با پاهاى جلوى خود آویزان مىشوند و سپس زنبورهاى بعدى به ردیف اول متصل مىشوند و این عمل ادامه مىیابد تا ساختارى از زنبورها به شکل کلهقند تشکیل مىشود در این حالت تعدادى از زنبورها به نظافت کندو مشغول شده و عدهاى دیگر درزها و شکافهاى کندو را مسدود مىسازند به تدریج فعالیت زنبورها در آوردن شهد گلها آغاز مىشود و بنیان خانهى جدید با اولین محمولههاى شهد به این ترتیب گذاشته مىشود.
اگر کار بر همین روال ادامه یابد ساختن کندو تقریباً سه ماه به طول مىانجامد اما ممکن است در بعضى موارد عسل و موم در اختیار زنبورها قرار داده شود که در این صورت کار کندوسازى زودتر خاتمه مىیابد. نکتهى ظریفى در شروع خانهسازى زنبورعسل وجود دارد که به شرح زیر مىباشد:
همانطور که گفته شد زنبورها خانهسازى خود را از سقف شروع مىکنند که قرآن کریم در این مورد لفظ «یَعْرِشُونَ» را به کار برده است:
وَ أَوْحىٰ رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبٰالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمّٰا یَعْرِشُونَ
و پروردگار تو به زنبور عسل، وحى [الهام غریزى] کرد که از پارهاى کوهها و از برخى درختان و آنچه داربست مىسازند، خانههایى براى خود درست کن.
که با کمى تفکر دقیق در آن مىتوان نحوهى خانهسازى زنبور عسل را از این لفظ دریافت و این نیز موردى دیگر از معجزات علمى قرآن کریم به شمار مىرود.
از دیگر موارد مىتوان به فاصلهى زمانى میان نقل مکان زنبور عسل و شروع بهرهبردارى او از گلهاى جدید اشاره کرد.
همانگونه که گفته شد به طور طبیعى حدود دو یا سه ماه طول مىکشد که کندوى جدید زنبورعسل ساخته شود و در این مدت توجه عمدهى زنبورها به کار ساخت و ساز است و پس از این فاصلهى زمانى بهرهبردارى از گلها آغاز مىشود.
«قرآن کریم» نیز با اشارهى بسیار ظریفى وجود این فاصلهى زمانى را یادآور شده است. «ثُمّ کُلٖى مِنَ الَّثمَراتِ» در این بخش از آیۀ 70 سورۀ نحل کلمهى «ثُمَّ» به معنى «سپس» نشاندهندهى این مطلب است که استفادهى زنبورها از «ثمرات طبیعى» بلافاصله پس از لانهگزینى آغاز نمىشود بلکه یک فاصلهى زمانى در بین آن وجود دارد. و این موضوع نیز شاهدى دیگر بر لطایف قرآنى است که در زمینهى حقایق علمى و طبیعى وجود دارد.